در گریه کردن در بیابان رفته مادر
تنهای تنها بیت الاحزان رفته مادر
خون ریزد از چشم ترم
ترسم بمیرد مادرم 2
مظلومه مادر ، مظلومه مادر 2
کردم دعا تا عمر او آخر نگردد
تر سم دگر از بیت الاحزان برنگردد
خون ریزد از چشم ترم
ترسم بمیرد مادرم 2
مظلومه مادر ، مظلومه مادر 2
با همسرت از سیلی دشمن نگفتی
من دخترت بودم چرا با من نگفتی
خون ریزد از چشم ترم
ترسم بمیرد مادرم 2
مظلومه مادر ، مظلومه مادر 2
رفتی زشهر و در بیابان گریه کردی
گه در احد گه در بیت الاحزان گریه کردی
خون ریزد از چشم ترم
ترسم بمیرد مادرم 2
مظلومه مادر ، مظلومه مادر
- چهارشنبه
- 16
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 6:8
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه