بالی گشوده است و چنان پیش می رود
کز حد کودکانه خود بیش می رود
اصلاً عجیب نیست که غوغا به پا کند
آری حلال زاده به داییش می رود
موج حماسه است که در قلب دشمنش
با هر قدم تلاطم تشویش می رود
مادر دلش گرفته از این خاک کوفه وار
از بس که او شبیه علی پیش می رود
لبخند بر لبش، تن او غرق خون شده
امضا شده است برگ رهاییش ...می رود
شاعر:سید محمدرضا شرافت
- چهارشنبه
- 7
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 13:48
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه