لشگریان خیره سر، چند نفر به یک نفر؟
فاطمه گشته خون جگر، چند نفر به یک نفر؟
خواهر دل شکسته اش، همره دختران او
زند به سینه و به سر، چند نفر به یک نفر؟
بین زمین و آسمان، جنت و عرش و کهکشان
پر شده است این خبر: چند نفر به یک نفر؟
حور و ملک به زمزمه -وای غریب فاطمه-
حضرت خضر نوحه گر، چند نفر به یک نفر؟
آه و فغان مادرش، به قلب سنگی شما
مگر نمی کند اثر؟ چند نفر به یک نفر؟
عمو رمق ندارد و همه هجوم می برید!
مرد نبردید اگر؟ چند نفر به یک نفر؟
یاد مدینه زنده شد، روضه ی رنج فاطمه
که ناله زد به پشت در، چند نفر به یک نفر؟
شاعر:وحید قاسمی
- پنج شنبه
- 8
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 5:39
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه