• پنج شنبه 6 اردیبهشت 03


شعر حضرت قاسم بن حسن(نامه ای دارد ز بابا خوش به حالش کرده است)

1458
1

نامه ای دارد ز بابا خوش به حالش کرده است
این همه چشم انتظاری بی مجالش کرده است
پا به میدان می گذارد زاده ی شیر جمل
لشگری را خیره ی ماه جمالش کرده است
در خیال خام آخر می دهد سر را به باد
هر که از غفلت نگه بر سن و سالش کرده است
کیست با این نوجوان قصد هم آوردی کند
لحظه ای کافیست ... خونش را حلالش کرده است!
درس پیکاری که از ماه بنی هاشم گرفت
مرد جنگیدن در این قحط الرجالش کرده است
می وزد از هر طرف چشمان شور تیر ها
از نفس افتاده و ... آزرده حالش کرده است
هر کسی آیینه باشد, سنگ باران می شود
بی مجالی عاقبت بی برگ و بالش کرده است
از تمام عضو عضوش می چکد شهد عسل!
دشت را لبریز از خون زلالش کرده است
جسم این مه پاره   هم سطح بیابان شد ز بس ...
رفت و آمد های مرکب پایمالش کرده است
...می رسد خورشید اما دست  دارد بر کمر
داغ تو مثل علی اکبر هلالش کرده است....

شاعر: هادی ملک پور

  • پنج شنبه
  • 8
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



مهدی عظیمی

نقد
هوالحی

احتراما :

شعر نامه ای دارد ......،زیبا وقابل تقدیر است

باابیاتی کاملا بلیغ وروان .

اما در بیت هفتم مصرع دوم سزاوارتر بود مراعات نظیر

نزدیکتر و مرتبط تری آورده شود.

مانند ابیاتی در همین نظم که انصافا می نشیند.


درپایان حرفهایم باید بگویم: دراین شعر شما میتوان

التفات اهل نظر را لمس نمود.

شنبه 20 مهر 1392ساعت : 06:41

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران