ما را برای كسب شهادت دعا كنید
این كار را برای رضای خدا كنید
مانند مجتبی پدرم غصه می خورم
گر كه مرا به واژۀ صبر آشنا كنید
بابای من كه كرببلا نیست پس شما
فكری به حال این پسر مجتبی كنید
دل نازكم، چه كار كنم!؟ ارث برده ام
با قاسم امام حسن خوب تا كنید
جای زره برای تنم جان فاطمه
لطفی كنید یك كفنی دست و پا كنید
جا مانده ام ز اكبر لیلا، چه می شود!؟
ای تیغ های تشنه مرا هم صدا كنید
من آمدم كه در عوض جنگ نهروان
بغض گلو گرفته یتان را رها كنید
دارم به آرزوی دلم می رسم، چه خوب!
در راه عشق زود سرم را جدا كنید
شاعر:محسن مهدوی
- شنبه
- 10
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 5:8
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه