یک پر نه، دو پر نه! سهم تو تیر سه پر شده
سهم تو از بقیه کمی بیشتر شده
تیری که از سه جای گلویت دریده است
بیرون کشیدنش چه قدر درد سر شده
لشگر نگفت حرمله پیش پدر نزن
شش ماه بیش نیست که آقا پدر شده
آن قدر بی هوا سر تو ذبح تیر شد
که تازه دست خونی من با خبر شده
یک نیزه دست حرمله هم خواب دیده بود:
تا شام و کوفه با سر تو همسفر شده
دیگر گلوت نیزه نشینی نمی کند
از بس که رشته رشته و زیر و زبر شده
حالا چگونه خیمه روم با چه کودکی
با کودکی که ذبح عظیم پدر شده؟
شاعر:رحمان نوازنی
- یکشنبه
- 11
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 6:4
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه