• دوشنبه 5 آذر 03


شعر حضرت عباس(آنکه افتاده به دام تو منم)

1475

 آنکه افتاده به دام تو منم
 آنکه شد عبد و غلام تو منم
 آنکه گشته مست جام تو منم
 می دهد هر جا سلام تو منم
 ای صفای دل سلامت می کنم
 حل هر مشکل سلامت می کنم
 السلام ای لاله ی ام البنین
 السلام ای عبد صالح در زمین
 السلام ای ماه ای ماه آفرین
السلام ای صاحب خلد برین
 مدح تو بس باشد آقایم همین
زور بازوی امیر المومنین
 بی عصا اعجاز موسی می کنی
 با نگاهی کار عیسی می کنی
 زیر و رو دنیا و عقبا می کنی
 کربلای ما تو امضا می کنی
 دست ما دامان تو عباس جان
 سائل احسان تو عباس جان
 تو مسیح عیسی مریم شدی
 باعث بخشیدن آدم شدی
 جان نثار حضرت خاتم شدی
 دستگیر آدم و عالم شدی
 کاشف کرب حسین و زینبی
 تا ابد همواره روی این لبی
 ساقی اهل حرم اعجاز کن
 دختران نازدانه ناز کن
 خم ز ابروی حسینت باز کن
 رفتنت سوی فرات آغاز کن
 مشک بر دوشت بنه ای مهربان
 قطره آبی رسان بر کودکان
 علقمه رفتی کمی آب آوری
 ذره ای از دٌر نایاب آوری
 مرحمی بر زخم ارباب آوری
 بر علی اصغرش تاب آوری
 علقمه رفتی دل زینب شکست
 داغ روی داغ بر قلبش نشست
 ای امیر عشق ای اصل کرم
 علقمه رفتی تو ای صاحب علم
 ولوله افتاده در اهل حرم
 شد عمو عباس دستانش قلم
 گشته عطر آگین فضای علقمه
 آمده بالین ساقی فاطمه
 ای که عالم از طفیلت شد وجود
 می دهد مهدی تو را هر دم درود
 باعث افتادنت بوده عمود؟؟
 یا که کردی بر بزرگی تو سجود؟!!
 از سویدای دلت یاهو زدی
 از برای فاطمه زانو زدی؟
 داده پیغامی که برگردی عمو
 آب کی خواهیم ما از این عدو
 دیدنت باشد برایم آرزو
 می شود آواره بعدت کو به کو
 بعد تو سیلی امانم می برد
 زجر با سیلیش نازم می خرد
شاعر:روح الله گائینی

  • چهارشنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 5:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران