دنیا به خود ندیده شبیه تو ماه را
اصلا تمام کرده پس از تو پناه را
لب های خشک و چهره معصوم کودکان
ناچیز کرده بود به چشمت سپاه را
با هیبتت مقابل روباه سیرتان
تصویر کرده بود خدا کوه و کاه را
گفتند بچه ها که عمو می رسد ولی
تیری گرفته بود مسیر نگاه را
خون لخته بسته بود و جهان سرخ سرخ سرخ
گم کرده بودی علقمه تا خیمه، راه را
کم کم صدای هلهله آمد حسین دید
از دست داده است دگر تکیه گاه را
شاعر:علی اصغر ذاکری
- چهارشنبه
- 14
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 14:5
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه