• چهارشنبه ۸ مرداد ۰۴


شعر ماه محرم(عصر عاشورا)(آنجا که اشک پای غمت پا گرفت و بعد.)

۱۵۲۴
۱

 آنجا که اشک پای غمت پا گرفت و بعد.
بغضی میان سینه من جا گرفت و بعد
وقتی که ذوالجناح بدون تو بازگشت
این دخترت بهانه بابا گرفت و بعد
ابری سیاه بر سر راهم نشسته بود
ابری که روی صورت من را گرفت و بعد
انگار صدای مادری دلخسته می رسید
آری صدای گریه ی زهرا گرفت و بعد
همراه آن صدا تمامیِّ کودکان
ذکر محمدا و خدایا گرفت و بعد
هر کس که زنده بود از اهل خیام تو
مویه کنان شد و ره صحرا گرفت و بعد
دور از نگاه علمدار لشگرت
آتش به خیمه های تو بالا گرفت و بعد
شاعر:یاسر مسافر

  • یکشنبه
  • ۱۸
  • فروردین
  • ۱۳۹۲
  • ساعت
  • ۵:۴۹
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران