جمعه ها روضه ی مادر چه قَدَر می چسبد
بعد آن روضه ی معجر چه قَدَر می چسبد
و حرامی به خودش گفت ببین این سیلی
جلوی دیده ی حیدر چه قَدَر می چسبد
یک حرامی دگر گفت ببین با هیزم
زدن شعله به معجر چه قَدَر می چسبد
و برای پسری روی زمین در کوچه
دیدن پیکر مادر چه قَدَر می چسبد؟
بین شعله بزند داد : ولش کن نامرد.
حنجر ساقی کوثر چه قَدَر می چسبد
ای خدا .... گفت : .... که آتش زدن یک مادر.
جلوی دیده دختر چه قَدَر می چسبد ؟
جلوی چشم عزیزان خودش یک لاله
بشود لاله ی پرپر چه قَدَر می چسبد
بروم کرببلا ... تیر سه شعبه روی
گردن نازک اصغر چه قَدَر می چسبد
سروده جعفر ابوالفتحی
- دوشنبه
- 26
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 16:22
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه