دوباره هيئت ما در عزاي مادرتان
رسيده است به زير كساي مادرتان
ميان ذكر مصيبت عجيب نيست اگر
شنيده ميشود اينجا صداي مادرتان
تمام فاطميه گريه ميكنم اما
خدا گريسته اول براي مادرتان
گرانبها تر از اين چشم ها نداشته ايم
همين دو چشمه زمزم فداي مادرتان
امام عصر ! دل زخم خورده ي ما را
شكسته تر نكن از ماجراي مادرتان
به چشم هاي عزادار ما نمي گويي
كجاست آن حرم با صفاي مادرتان؟
اگر كه قسمت مان نيست لااقل ما را
ببر مدينه ، همان كربلاي مادرتان
شاعر: مسعود يوسف پور
- سه شنبه
- 27
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 15:44
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه