بعد از پدر، مصیبت بسیار دیدهام
یا رب! تو آگهی که چه آزار دیدهام
مردم اگر حدیث غریبی شنیدهاند
من خویش، این بلای گرنبار دیدهام
بر روزها اگر که بریزد، چو شب شود
ظلمی که از مهاجر و انصار دیدهام
تنها نه تازیانه سبب شد به کشتنم
من مرگ خود ز ضربت مسمار دیدهام
با سینۀ شکسته به سختی نفَس کشم
ز آن صَدْمهیی که از در و دیوار دیدهام
در خون و خاک، محسن شش ماههام طپید
این صحنه را به دیدۀ خونبار دیدهام
گر پشت در خواستهایم از علی کمک
او را به رنج خویش، گرفتار دیدهام
آن ظلم ها که گفت نبی میرسد به من
امروز زین گروه ستمکار دیدهام
این رنج میکشد من مظلومه را، که باز
مظلومیِ علی به دلِ زار دیدهام
نتوان هزارها چون (مؤیّد) رقم زدن
یک از هزار، آن چه من آزار دیدهام
شاعر:سید رضا موید
- پنج شنبه
- 29
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 5:38
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه