• یکشنبه 2 دی 03


شعر ولادت حضرت زهرا(س)-(پرواز می‌دهیم كه بال و پرت كنیم)

1850
3

پرواز می دهیم كه بال و پرت كنیم
معراج می بریم كه پیغمبرت كنیم
دیگر بس است خلوت چله نشینی ات
وقتش رسیده است مقرب ترت كنیم
دسته گل قدیمی خود را از این به بعد
دست تو می دهیم كه تاج سرت كنیم
حالا نماز شكر بخوان فدیه ات بده
تا صاحب زلال ترین كوثرت كنیم
می خواستیم فرق كنی با پیمبران
می خواستیم آینه ی دیگرت كنیم
این سیب را بگیر و برای خودت ببر
وقتش شده است فاطمه را دخترت كنیم
شایسته است با پدر فاطمه شدن
از خانواده ی پسری ابترت كنیم
می خواستیم نسل تو زهرا نسب شود
ضرب المثل برای عجم تا عرب شود
خورشید، آفتابی انور فاطمه است
صبحی اگر كه هست بدهكار فاطمه است
آیینه اش سه مرتبه خود را ظهور داد
پیغمبر و علی همه تكرار فاطمه است
هر جلوه ای كه جلوه ی نوری نمی شود
زهرا شدن فقط و فقط كار فاطمه است
شام زفاف پیرهن كهنه می برد
این تازه اولین شب ایثار فاطمه است
فردا اسیر دست جهنم نمی شود
امروز هر كسی كه گرفتار فاطمه است
زهرا اگر نبود ولایت نداشتیم
گمراه می شدیم و هدایت نداشتیم
زهرا بنا نداشت خودش را بنا كند
می خواست بند ه باشد و یا رب بنا كند
مثل علی عروج نمازش امان نداد
اصلا به پای پر ورمش اعتنا كند
تا كه مدینه از گل توحید پر شود
كافی است در قنوت خدا را صدا كند
طبق روال هر شب جمعه نشسته تا
قبل از خودش سفارش همسایه را كند
دستی كه پیش خانه ی زهرا دراز نیست
در شرع بر جنازه ی آن كس نماز نیست
او آمد و خزان زمین را بهار كرد
بر شاخه ها شكوفه ی عصمت سوار كرد
آیا بدون مهر مناجات فاطمه
می شد به سجده كردن خود افتخار كرد؟
وقتی شب زفاف پیمبر رسید و بعد
بین علی و فاطمه تقسیم كار كرد
خوشحال شد تمامی احساس معجرش
وقتی رسول فاطمه را خانه دار كرد
آن هم برای حاجت مسكین شهر بود
روزی اگر ز حادثه میل انار كرد
اخلاص پینه هایش همیشه زبانزد است
از بسكه دست فاطمه در خانه كار كرد
وقتی تمام قاطبه ها بی حماسه بود
خود را خمیده كرد ولی ذوالفقار كرد
پس می شود برای عوض كردن زمان
نو آوری فاطمه را اختیار كرد
بی فاطمه كه شیعه شكوفا نمی شود
شیعه مرید دشمن زهرا نمی شود
دنیا ندیده است سفر های این چنین
جز در هوای فاطمه پرهای این چنین
دیروز می شدند درختان بدون سر
امروز می دهند ثمر های این چنین
سر می دهیم و منت یاغی نمی كشیم
همواره سر خوشیم به سرهای این چنین
دارد بساط كفر زمین جمع می شود
پیچیده در زمانه خبر های این چنین
اصلا بعید نیست رو كند به ما
از مادری چنان و پسرهای این چنین
لبنان مگر چه داشت به جز نام فاطمه
آری عجیب نیست ظفر های این چنین
دل های ما همیشه پر از یاد فاطمه است
این سرزمین قلمرو اولاد فاطمه است
شاعر:علی اکبر لطیفیان

  • پنج شنبه
  • 5
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 5:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران