هر دلي پروانه در كوي محمّد ميشود
عاشقي ديوانه از روي محمّد ميشود
در قيامت چشم و دل سوي محمّد ميشود
كار ما در كُنجِ ابروي محمّد ميشود
* * *
هر كه خواهد روز محشر خنده بر دل آورد
يا كه رمزي را براي حلِ مشكل آورد
يا كه در باغِ جنّان جايي به حاصل آورد
چارهي كارش خمِ مويِ محمّد ميشود
* * *
هر كه ميخواهد دلش پر نور و روحاني شود
باغ روحش مملو از سبزي و ريحاني شود
در كنارِ سفرهي عشّاق مهماني شود
درد او درمان به گيسوي محمّد ميشود
* * *
هر كه مجنون وار در عشق رسولش خانه كرد
از ميِ سبزِ نبوّت جرعه در پيمانه كرد
در حريمِ عشقِ احمد مستيِ جانانه كرد
بر خدا سوگند آهوي محمّد ميشود
شاعر : حسن فطرس
عاشقي ديوانه از روي محمّد ميشود
در قيامت چشم و دل سوي محمّد ميشود
كار ما در كُنجِ ابروي محمّد ميشود
* * *
هر كه خواهد روز محشر خنده بر دل آورد
يا كه رمزي را براي حلِ مشكل آورد
يا كه در باغِ جنّان جايي به حاصل آورد
چارهي كارش خمِ مويِ محمّد ميشود
* * *
هر كه ميخواهد دلش پر نور و روحاني شود
باغ روحش مملو از سبزي و ريحاني شود
در كنارِ سفرهي عشّاق مهماني شود
درد او درمان به گيسوي محمّد ميشود
* * *
هر كه مجنون وار در عشق رسولش خانه كرد
از ميِ سبزِ نبوّت جرعه در پيمانه كرد
در حريمِ عشقِ احمد مستيِ جانانه كرد
بر خدا سوگند آهوي محمّد ميشود
شاعر : حسن فطرس
- یکشنبه
- 1
- اسفند
- 1389
- ساعت
- 7:9
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه