• پنج شنبه 1 آذر 03


خجلت

3841
1

من از خجالت گرم گناه لبريزم

من از تغافل عفو اله لبريزم

بجز شكست ندارد نتيجه كردارم

تلاش جاهلم از اشتباه لبريزم

بجز ندامت ازاين سينه بر نمى‏خيزد

غبار آينه هستم ز آه لبريزم

كسى كه همسفرم شد به درد سر افتاد

مسير غفلتم از كوره راه لبريزم

نگاه منتظرم از اميد سرشارم

اميد منتظرم از نگاه لبريزم

نوشته‏اند مرا سرنوشت يوسف شهر

ز نابرادرى و گرگ و چاه لبريزم

شاعر؟؟؟

  • پنج شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1388
  • ساعت
  • 11:56
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



samen

شاعر
شاعر این شعر رضا جعفری است

دوشنبه 2 اسفند 1389ساعت : 05:26

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران