میخونم از تو غریبونه غمت دل و کرده دیوونه
ز داغ تو ای گل زهرا یه چشمم اشک و یکی خونه
ناله ی تو ای عشق رضا
قلب من و از جا می کنه
اینکه شده قاتلت زنت
ارث تو از جدت حسنه
آه و واویلا یابن الزهرا
********
کبوترا پر می گرفتن روی سر تو عاشقونه
تا اینکه هرم نور خورشید تنت رو آقا نسوزونه
کجا بودند این کبوترا
میون صحرای کربلا
پیکر ارباب بی کفن
برهنه بود زیر دست و پا
آه و واویلا یابن الزهرا
********
بابا میدونم غم زهرا نمی ره یک لحظه ز یادت
اما دمی هم جون زهرا برس به فریاد جوادت
غربت جانسوز و زهر کین
وقتی آتیش زد بر جگرم
یاد مدینه کردم و باز
اومد جلو چشمم مادرم
آه و واویلا یابن الزهرا
********
خدای جودی همه دنیا دخیل دستای کریمت
برای تو کاری نداره مهمون بشیم توی حریمت
دل بی تابم باشور و شین
مقیم شده توی کاظمین
امضا کن آقا تا عرفه
شور بگیریم بین الحرمین
آه و واویلا یابن الزهرا
********
شاعر: میثم میرزایی
منبع : بی پلاک
- پنج شنبه
- 26
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 2:30
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
ارسال دیدگاه