آنکه کرده صبر در کوی غریبستان منم
قطره های اشک در جوی غریبستان منم
یاس عشقم در دیار عاشقی نیلی شده
آنکه سیلی خورده از سوی غریبستان منم
شام و کوفه زجر دیدم از همین کوی غریب
آن گلی که می دهد بوی غریبستان منم
با کلامم آتشی بر جان عشق انداختم
آنکه آتش داده بر موی غریبستان منم
- پنج شنبه
- 26
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 14:31
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه