بازآ قرار دل که به دلها قرار نیست
داغی به سینه سختتر از انتظار نیست
هر گلهای به صاحب خود دارد اعتبار
ما را بدون صاحب خود اعتبار نیست
در روزگارِ غیبت تو، صبح ما به چشم
غیر از غروب غربت و جز شام تار نیست
هر چند در فراق تو یک چند زندهایم
دوران انتظار به جز احتضار نیست
گیرم ولایت دو جهان را به ما دهند
ما را به جز ولای شما افتخار نیست
بیاقتدار دولت حقِّ تو شیعه را
با اقتدار ارض و سما اقتدار نیست
بر عاشقی که میکشدش درد انتظار
خوشتر ز اشک و سوز دل و حال زار نیست
از بس که بیتو تیره شده روزگار ما
فرقی میان مغرب و لیل و نهار نیست
بر بوستان وحی حکومت کند خزان
زاغان شدند مرغ هزار و هزار نیست
گیرم که لحظهها همه گردند صبح عید
دنیا برای منتظران جز مزار نیست
«میثم» برای عاشق مهدی در این زمان
بیلحظۀ ظهور، بهْ از اوج دار نیست
- دوشنبه
- 30
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 14:46
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه