• دوشنبه 3 دی 03


مدح حضرت زینب(س)(من کرببلا را چو خزان دیدم و رفتم)

3885
6

من کرببلا را چو خزان دیدم و رفتم
 چون مرغ شب از داغ تو نالیدم و رفتم
ای باغ که داری تو بسی گل بگلستان
 این خرمن گل را بتو بخشیدم و رفتم
در کرببلا زینت آغوش نبی را
 اوردم و غلطیده بخون دیدم و رفتم
ممکن چو نشد حنجر پاک تو ببوسم
 آن حنجر پرخون تو بوسیدم و رفتم
یاد آمدم آنروز که گفتی جگرم سوخت
 چشم از تن صدچاک تو پوشیدم و رفتم
چون همره ما هست سر غرقه بخونت
 من یاد لب تشنة تو بودم و رفتم
بگسست اگر دشمن دون ریشة دین را
   با موی پریشان همه سنجیدم و رفتم
  س کن تو دگر کاه ربائی سخن خود
من یک گلی از گلشن دین چیدم و رفتم
کاه ربائی


 

  • شنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران