• جمعه 2 آذر 03


شعر مدح امام حسین(ع)(خاندان علی و ننگ مذلت هیهات)

2356

 خاندان علی و ننگ مذلت هیهات
دامن فاطمی و لکه بیعت هیهات
علم حادثه بردار سفر باید کرد
پای در معرکه بگذار خطر باید کرد
باربربند دگر ترک وطن باید کرد
تیغ برگیر که باتیغ سخن باید گفت
جاده در جاده به دیدار خدا باید رفت
خسته ، پای آبله تا کرببلا باید رفت
طاقت هجر نداری ره هجرت بازاست
پای اگر هست تورا جاده جنت باز است
فصل وصل است گر از فاصله ها درگذرید
ای مجانین حق از سلسله ها درگذرید
سر به شمشیر سپارید که تقدیر این است
شکوه زنهار که تاوان جنون سنگین است
عشق گوید که ازاین مرحله چون باید رفت
بی سر وبی کفن ،آغشته به خون باید رفت
هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله
هرکه دارد سر همراهی ما بسم الله
خیمه رانیز دمی چند به ظلمت بسپار
راه رجعت به سلامت طلبان بسپار
هرکه را ذوق جراحت نبود برگردد
هر که را ذوق شهادت نبود برگردد
هان که فردا سرو شمشیر به هم خواهد خورد
سرنوشت همه با تیغ رقم خواهد خورد
عشق طوفان جنون دگر انگیخته بود
عطش و حنجر و خنجر به هم آمیخته بود
آسمان در قدح تشنه هفتاد و دوصبح
یک افق باده زدریای شفق ریخته بود
ماند هفتاد و دو شوریده از آو مدعیان
همه را عشق به غربال بلا بیخته بود
در شگفتم که کسی جز شهدا زنده نماند
عشق از آن محشر کبری که بر انگیخته بود
محشری بود تماشایی و عاشورایی
که به تصویر نیاید زقلم فرسایی
شهسواران پی معراج کمر می بستند
زره حادثه مردانه به برمی بستند
مرگ از هیبت آنها متواری می شد
تافرا سوی صف خصم فراری می شد
همه را شوق که از کاش زنو زنده شویم
زخمها خورده و درخون خود افکنده شویم
کاش صدبار بمیریم و زنو جان گیریم
پیر رخصت دهد و جانب میدان گیریم
تانفس می دمد از حنجره تکبیر زنیم
در رکاب پسر فاطمه شمشیر زنیم

 
 

  • سه شنبه
  • 7
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 7:7
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران