برام امشب داره ديوار ترانه ي رهايي
غل و زنجير به دست من مي خونه از جدايي
يه چشمه درده چشمام سیاهه روز و شبهام
ز زهر كينه امشب مي رسه جون به لبهام
***
خداحافظ خداحافظ شب ز غصه لبريز
خداحافظ خداحافظ شكنجه هاي يكريز
حالا تو اوج غربت تو ماتم اسارت
ندارم هيچ انيسي امون از اين مصيبت
***
دلم تنگه دلم تنگه براي روي مهتاب
شدم ديگه اسير غم برا ستاره بي تاب
سفيد شده نگاهم براه قرص ماهم
بيا ديگه رضا جان! تموم تكيه گاهم!
********
شاعر: احسان جاودان
منبع: بي پلاك
- جمعه
- 10
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 9:50
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
ارسال دیدگاه