توبه اي مي طلبد عفو ِ اله ِ من و تو
كه كند رحم به اين ناله و آه ِ من و تو
لطف حق منتظر ِ بارش ِ چشمان كسي است
تا بشويد گنه از روي سياه ِ من و تو
ابر ِ رحمت چكد از گوشه ي چشمان دعا
قدرتي هست در اين توشه ي آه ِ من و تو
يك قدم مانده به تقدير شب قدر بيا
نيست جز آه سحر گاه ، پناه من و تو
گِرِِهي باز كن از رشته ي غمهاي بزرگ
تا گره وا شود از ابروي ماه من و تو
چشم دل ماند ز ديدار نگارنده ي خويش
اي دل اينجاست خدا چشم به راه من و تو
چشمه ي آب بقا گر چه نخشكد هرگز
پس چه شد يك شبه خشكيد نگاه من و تو؟
بس كن اي مدعي ِ دين ِ نفاق آلوده
شهرمان تيره شد از رنگ گناه من و تو
علت اينكه نيامد پسر فاطمه چيست؟
مانده در پرده ي اعمال تباه من و تو !
گر شود دست توسل ز ولايت كوتاه
سامري مي شكند قُبح گناه من و تو
هدف از خلقت ما معرفت محبوب است
اين جهان نيست قدمگاه رفاه من و تو
نور ما نور حسين است ، خدا مي داند
كربلاي دل ما هست گواه من و تو
شاعر : محمود ژولیده
- سه شنبه
- 11
- تیر
- 1392
- ساعت
- 7:45
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه