لطف تو یارب! ازل است و ابد این منم و این گنه بیعدد
روی سیه، بار خطا، فعل بد نمیزنی به سینهام دست رد
یا واحد یا احد یا صمد
تشنـه لبم آب حیاتم بده غرق گنـاهم حسناتم بده
از کرم خویش نجاتم بده اگر چه باشد گنهم بیعدد
یا واحد یا احد یا صمد
بنده ولی بنـدۀ شرمندهام رو سیه و زار و سرافکندهام
باز به سوی تو پناهندهام ای همه عفو تو فراتر ز حد
یا واحد یا احد یا صمد
آمدهام تا کـه قبولم کنی وصل به اولاد رسولم کنی
سائل زهرای بتولم کنی جز کرمت هیچ ندارم سند
یا واحد یا احد یا صمد
مرا به قرآن پیمبر ببخش به اشک صدیقۀ اطهر ببخش
به آخرین نماز حیدر ببخش که بوده ذکرم همه حیدر مدد
یا واحد یا احد یا صمد
عبـد فراریام که برگشتهام غرق به خوناب جگر گشتهام
ببین به کار خویش سرگشتهام آخرِ کارم به کجا میرسد؟
یا واحد یا احد یا صمد
من که گنهکارترم از همه ز آخر کار کنم واهمه
به پهلوی شکستۀ فاطمه ببخش ور نـه آبرویم رود
یا واحد یا احد یا صمد
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
- پنج شنبه
- 13
- تیر
- 1392
- ساعت
- 12:50
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه