خواهش مسکین کند لطف و عطا را بیشتر
میکشد اهل کرم، ناز گدا را بیشتر
هر چه من آلوده گشتم پردهپوشی کردهای
هر چه من بد کردهام، کردی مدارا بیشتر
من خبر دارم که مشتاق نوای بندهای
دوست داری بندگان مبتلا را بیشتر
از سر احسان تو شد آرزوهایم زیاد
سفرهی رنگین نماید اشتها را بیشتر
تا سر و کارم به اهل معصیت افتاده است
قسمتم شد غفلت و کردم خطا را بیشتر
این منم حالا که پیش روی تو افتادهام
خوبتر باشد ببینی زیر پا را بیشتر
خودنمایی هم درِ این خانه دارد قیمتی
میخرد اما گدای بیریا را بیشتر
بس که امر معصیت راه نگاهم بسته است
گم نمودم جلوهی نور خدا را بیشتر
- شنبه
- 15
- تیر
- 1392
- ساعت
- 5:57
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه