یا رب الهی ـ بنما نگاهی
امشب که گشتم ـ سوی تو راهی
آیم ولیکن ـ با رو سیاهی
یا ربّی العفو
گر تو برانی ـ جایی ندارم
این آه سوزان ـ این حال زارم
امید عفوت ـ در سینه دارم
یا ربّی العفو
گر چه الهی ـ توبه شکستم
سرمایه من ـ رفته ز دستم
حالا که در این ـ میخانه هستم
یا ربّی العفو
تو بر گناهم ـ پرده کشیدی
انگار از من ـ عیبی ندیدی
با زشتی من ـ من را خریدی
یا ربّی العفو
این بنده از تو ـ چون بی خبر شد
نعمت چو دادی ـ آلوده تر شد
مهمان تو در ـ بزم سحر شد
یا ربّی العفو
بی تابی از من ـ آرامش از تو
غرق گناهم ـ آمرزش از تو
از من سوال و ـ بخشایش از تو
یا ربّی العفو
ترسم ز عفوت ـ بی بهره باشم
مهمان غافل ـ بر سفره باشم
تنها گدای ـ این دوره باشم
یا ربّی العفو
بر تیر عشقت ـ دل را هدف کن
این خسته جان را ـ غرق شعف کن
ما را مقیم ـ صحن نجف کن
یا ربّی العفو
- شنبه
- 15
- تیر
- 1392
- ساعت
- 15:5
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه