مانند طفل سر به هوا دور مي شوم
هر لحظه از مسير خدا دور مي شوم
خود را به خواب ميزنم و بي خيال كه
دارم مدام از همه جا دور مي شوم
مثل هميشه لطف تو باز است،خوب درست
اما حياي ما...ز حيا دور مي شوم
من تحبس الدعا،ولي از جنس ديگرم
با اين دعا ز هر چه دعا دور مي شوم
يك سال هست رنگ دعا را نديده ام
حالا بگو كه باز چرا دور مي شوم
اين دل براي كار خدا دل نمي شود
از دست اين دل است تو را دور مي شوم
يادم نرفته است كه انت الغني و من
دارم ز راه و رسم گدا دور مي شوم
پايم براي سجده يتان لنگ ميزند
دنيا چه كار كرده مرا،دور مي شوم
لغزيدنم درست همانجا شروع شد
كه ديدم از حسينيه ها دور مي شوم
حالا نماز گريه اگر كارگر شود
كمتر ز رد پاي شما دور مي شوم
- دوشنبه
- 17
- تیر
- 1392
- ساعت
- 16:0
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه