شکر خدا که عمرمون رسید به ماه رمضون
این بوده از لطف شما، ممنونتم صاحب زمون
ممنونتم که راه دادی نوکر روسیاهتو
گذاشتی هم ناله بشم با اشک و سوز و آه تو
میون گریه هام نوای ربنات داره میاد
تو اوج الغوث لبم، موج صدات داره میاد
صدات داره میاد می گی، هر چقَدَم که بد شدی
بیا خودم می خرَمت، نگو از این جا رد شدی
صدات داره میاد می گی، اشک چشاتو دوست دارم
دعات به گوشم می رسه، بغض صداتو دوست دارم
صدات داره میاد می گی، من روضه خون فاطمه م
یه عمرِ که در به در قدِّ کمون فاطمه م
صدات داره میاد می گی، غریبی سخته به خدا
دست یه مرد بسته بشه جلوی چشم بچه ها
صدات داره میاد می گی، کوچه چقدر تنگه برات
برا پرت خطر داره، الهی که بشم فدات
صدات داره میاد می گی، یکی داره سر می رسه
حسن تو رو خدا نذار ، دستش به مادر برسه
صدات داره میاد می گی، سیلی نزن به مادرم
اگه یه وقت چیزیش بشه، آتیش می گیره جگرم
صدای آقامون گرفت، مادرمون رو زمینه
هر روز و شب، هر ماه و سال، روضه ی آقا همینه
شاعر : حمید رمی
- چهارشنبه
- 19
- تیر
- 1392
- ساعت
- 13:7
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حمید رمی
ارسال دیدگاه