شکستم باز هم بغض و سکوتم
عجین شد ذکرِ مولا با قنـوتم
بیا ای دل هــوادار علی باش
و تا آخـــر عــزادار علی باش
بیا و ناله کن همپـای زینب
میان کوچه های کوفه هرشب
بیا هم ناله ی مـرغ حَرَم شو
هم آوازِ قناری های غم شو
بیا با چشم های مانده بــر در
به بالین ســرِ مجروح حیدر
بیا تا خــود قیامت را ببینی
به چشمت داغِ امّت را ببینی
بیا و ناله کن این زخم کاریست
خدا را از علی مظلوم تر کیست ؟
بیا از چشمه ی اشکت وضو کن
دَمی با چشمِ مولا گفتگــو کن
بگو ای زخمِ پروازت به دوشم
بده از غُصّه ات جامی بنوشم
چه کــرده داغِ زهرا با دل تو؟
نکـرد آن گــونه تیغِ قاتل تو
کجایی فاطمــه ، ذکر شبت بود
سحر " فُزتُ وَ رَبّی" بر لبت بود
به دنبال تو می گـردد دل من
و موج گـریه ی بی ساحل من
علی جان بوی عرفان می دهی تو
به قـرآن طعمِ ایمان می دهی تو
نیــازِ دیــده ها تابیدن توست
ثوابِ ختــم قرآن دیدن توست
شقایق بـوی هامونِ تو دارد
ولایت ریشه در خونِ تو دارد
تویی هم بــاورم هم آبرویم
به جز تو با که دردم را بگویم
طـواف کعبه ات درمـان دردم
بیـا ای قبـله تا دورت بگردم
اگر یک جرعه از دستت بنوشم
سَقـاهُم رَبَّهُم آیـد به گوشم
تــو تسکیــنِ تمام دردهایی
تــو شیرِ بیشـه ی آوردهایی
- دوشنبه
- 31
- تیر
- 1392
- ساعت
- 16:51
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه