دوست دارم برایتان امشب، غزلی عاشقانه بنویسم
در شب بیست و پنجم شوال، از شما بی بهانه بنویسم
آه آقای آسمانی من...جعفر بن محمد ِ صادق
سر به زیر آمدم! دعایم کن ، ساده و خاضعانه بنویسم
مکتب جعفری ِ چشمانت ...سالها پیش شاعرم کرده
حال با این همه تعلل، من! آمدم شاعرانه بنویسم
حرف ها دارم و نخواهم زد، تو زبان اشاره می دانی
همه را با نگاه می فهمی...نه که من دانه دانه بنویسم
اگر از رنج های کهنه ی تو...می شود شعر جاودانی ساخت
رو کن آن زخم های پنهان را...گرچه من ناشیانه بنویسم
حتم دارم که خوب می دانی، ای امام صبور و صادق من
من قسم خورده ام که تا هستم از شما صادقانه بنویسم
- سه شنبه
- 15
- مرداد
- 1392
- ساعت
- 14:23
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه