کسی چشم انتظارتو باشد تا بیایی.
شایداین هفته رسی بردرمنزلگه یار
گرتوراقسمت دیدارفراهم گردید
ودرآن لحظه که درچشم عزیز دل ما می نگری؛
کاش یادت نرود آنچه که با تو گفتم؛
چشم یارم خسته است؛
روزو شب در غم جانکاه عزیزی گریان،
و بجای قطرات بلورین ازاشک،
خون می چکدازچشمانش؛
گرتو با یار مواجه گشتی،
ودرآن لحظه که در چشم عزیز دل ما می نگری
کاش یادت نرود
گریه هایی که همین چشم برای من و تو می کرده
کاش یادت نرود
اشک هایی که از گوشه چشمش
به روی گونه سرخی می ریخت
که زشرم گنه من شده سرخ
کاش یادت نرود
ودرآن لحظه که در چشم عزیزدل مامی نگری
کاش یادت نرود
شاعر : سید احمد ابو ترابی
- چهارشنبه
- 30
- مرداد
- 1392
- ساعت
- 14:57
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سید احمد ابو ترابی
ارسال دیدگاه