کمکم کن ای حسن جان (دیدگانم شده تیره و تار) 2
ببین گرگ وحشی شهر (قلب رنجور من داده آزار) 2
شد پاره پاره قباله ی من * تا آسمان رفته ناله ی من 2
گوشواره من گم شده آن را تو پیدا کن حسن
جریان امروز مرا مخفی ز بابا کن حسن
عجب سر دردی گرفتم (می رود دیدگانم سیاهی) 2
اگر دستم را نگیری (می روم خانه را اشتباهی) 2
با هر نفس خون چکد ز سرم * زخمی شده کل بال و پرم 2
بنگر مرا ای مجتبی گویا ترک خورده شیشه دل
قامت کمان، ناله کنان هستم من از حیدر خجل
شاعر : رضا تاجیک
- سه شنبه
- 5
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 15:21
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه