میان کوچه ها شد ذکر بانوی کرامت * وای با ولایت تا شهادت
نمی گردد جدا از هم کتاب و آل عترت * وای با ولایت تا شهادت
ذکر مادری که خسته بر روی زمین است
علی بن ابی طالب امیرالمومنین است 2
با آن دیده تر / شد پیغام مادر / جانم نذر رهبر
تنها یار حیدر 3
هجوم به خانه
هجوم شعله ها و بین آتش مانده بانو * وای تازیانه، زخم بازو
گلی پژمرد و خم شد ساقه آن در هیاهو * وای دست گرفته روی پهلو
پاشد یار حیدر گرچه زخمی، پر شکسته
می رفت پر شکسته واکند آن دست بسته 2
مجروح و خمیده / او خود را کشیده/ تا کوچه رسیده
ای وای مادر من 3
ندارد نا، ولی نام علی را کرده فریاد * آه یک پرستو، چنگ صیاد
ز بس زد تازانه تا که دست از شانه افتاد * آه اجر زهرا را چنین داد
آه بچه های خانه پر کرده حرم را
با گریه حسن گفت که نزنید مادرم را 2
افتاد تا که زهرا / قد او شده تا / خون شد قلب مولا
ای وای مادر من 3
شاعر : محسن حنیفی
- سه شنبه
- 5
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 16:48
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محسن حنیفی
ارسال دیدگاه