من معتکف در ، بیت تو هستم با شرم و خجلت ، اینجا نشستم
الهی العفو
یا رب تو آگاه بر هر ضمیری من آمدم تا دستم بگیری
هستم اسیر دارمکافات بده تو بر من حال مناجات
قلبم سیاه از عصیان و غفلت من کوه جرم و تو بحر غفلت
بده خدایا بر من سعادت فیض نماز شب و عبادت
رضای تو در این دو کلام است انجام واجب ترک حرام است
لایق به دوزخ بستم خدایا دل را به لطفت هستم خدایا
تو مهربانی،تو با وفایی دریای جود و لطف و عطایی
گویم تو را با اشک روانی بده تو راهم در میهمانی
رو بر تو کردم با ناله و آه شرمنده هستم استغفرالله
اغفر ذنوبی ، ای حیّ یکتا قسم به حقّ ، اولاد زهرا
گرچه سیه رو در عالمینیم من خاک کوی عشق حسینیم
گریان شرح قالوا بلایم من غصه دار کرببلایم
آن کربلایی کانجا چه ها شد سرحسینت از تن جدا شد
مظلوم حسین جان
شاعر : حاج امیر عباسی
- چهارشنبه
- 6
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 13:8
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه