ما همه عبدِ تو یا جوادیم نشسته پشتِ باب المرادیم
سائلیِ درِ تو به خدا عزّته بهشت ما نوکرا روضه و هیئته
بی تو بودن برا ما بد تر از ذلّته
ذکر تو بر لب زمزمه دلبر و دلدار همه اَدرکنا یبن فاطمه(س)
یا مولا یا اِبن الرّضا...
******
شد آقا از غم بر پا بین حجره محشر کبری
شده همه دو سرا شیون زمزمه به یاد تو شد خراب حال و روز همه
برای تو گریه کرد مادرت فاطمه
شنیدم ای شمسِ هُدا امّ الفضل از ظلم و جفا میخندید بر اشک شما
واویلا یا اِبن الرضا...
******
وای از دردِ بدونِ حَدِّت زنده شد باز روضه ی جَدِّت
ای که زدی دست و پا بین حجره آقا بیا کنیم گریه بر سبطِ خیر النسا(س)
که غرق خون بود تنش بی کفن به صحرا
گودال و تیغ و نیزه ها زینب و اشک بچّه ها آتیش و دود و خیمه ها
ثارا.. مولا یا حسین...
شاعر : حاج امیر عباسی
- شنبه
- 23
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 15:24
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه