آسمان وحی را بار دگر جان آمده
الخبر! ای قوم خورشید خراسان آمده
ابر ظلمت پر شد و مهر ولا تابید ناب
ماه هشتم قبلۀ هفتم نمایان آمده
چلچراغ موسیِ جعفر هبوط از عرش کرد
گفت بابایش مرا نور شبستان آمده
حُسن یوسف را بگو او را قیاس از خود مگیر
در حقیقت با رضا یوسف به کنعان آمده
چرخ دوّار ولایت را تکامل بخش اوست
مَسند آل امامت را نگهبان آمده
پنجمین سَرو روان باغ و بستان حسین
کوثر ثانی به رقم خصم قرآن آمده
ترجمان سورۀ والشمس لب ها را گشود
ذاکر تقدیس و تسبیحات سبحان آمده
اشهد ان لا الهَ گفت و الّا الله نیز
با محمد خواند نام اولیاء الله نیز
هرچه وصفش بیشتر آشفته حالان بیشتر
هرچه وصلش پیش تر بشکسته بالان بیشتر
هرکه حبّش نابتر روحش به پیچ و تابتر
هرکجا محراب تر دل های نالان بیشتر
پیچش گیسوی او وقتی نمایان می شود
در شب رؤیایی اَش نازک خیالان بیشتر
هیبت مولایی اَش بنشاند بر لب یا علی
بیت عترت پر شد از حیدر جمالان بیشتر
جلوۀ زهرایی اش رسوا کند خورشید را
با جلال وجه او وجهِ جلالان بیشتر
عالم آل پیمبر شد که شیدایی کند
در نماز عشقِ او احمد وصالان بیشتر
خلقت موسی کجا و زادۀ موسای ما
هست در سینای او موسی خصالان بیشتر
گر بر این تاجِ غلامیِ رضا زیبنده ایم
ما به عشق زادۀ موسی بن جعفر زنده ایم
باد و باران از رضا انوار ایمان از رضا
یاد یاران از رضا یار خراسان از رضا
خطّۀ زر خیز ما ایوان طلای عالم است
مُلک ایران از رضا پیر جماران از رضا
شهد شیرین شهادت را رئوفان ساقی اند
اذن میدان از رضا راه شهیدان از رضا
روزی عشق است تقسیمش به دست بوالحسن
جود و احسان از رضا لطف کریمان از رضا
گفت آن حصن حصین توحید را در من ببین
روح قرآن از رضا الطاف رحمان از رضا
نغمۀ داود از او، نالۀ ایوب از او
موج و طوفان از رضا تخت سلیمان از رضا
با عدالت محوران گو كو عدالت محوری؟
در شعار و در عمل شد عدل و دیوان از رضا
خاک پایش مایۀ اعجاز هر پیغمبر است
امت اسلام را دردانۀ او رهبر است
هر کسی عبد رضا گردد خدایی می شود
هر که از باب الجواد آید رضایی می شود
حرز بالای حریمش هست ((ستار العیوب))
زائرش مدیون آن گنبد طلایی می شود
هرکه بر پای ضریحش زلف می بندد دخیل
از همان درگاه سلطان کربلایی می شود
پنجره فولاد یعنی باب های آسمان
دل که شد بیمار او دارالشفایی می شود
باده های ناب سقّاخانه اش جام طهور
هرکه خاک صحن او شد کیمیایی می شود
نذر گنبد را به صحت کهنه اش هر کس که ریخت
آب و نان سفرۀ او هل اتایی می شود
آنکه اهل خانۀ موسی بن جعفر شد یقین
فاطمه خرسند از این آشنایی می شود
هرکه شد محرم به ابواب حریم احمدی
از دیار حضرت معصومه گردد مشهدی
استقامت چون بنا شد می دهد ایزد کمک
دست استکبار رو شد مصطفی آمد کمک
نقشۀ قرآن ستیزی سوخت دل ها را ولی
با همه مظلومیت قرآن دهد بی حد کمک
خواست با پیغمبر اعظم در افتد دشمنش
امتی بیدار شد این بار شد احمد کمک
شیعه و سنّی به امداد علی همدست شد
جبهۀ مستضعفین در کار دین باشد کمک
دوستدار اهل بیت آزادگان عالمند
اهل بیت مصطفی بر اهل دین دارد کمک
یا لثاراة الحسین! آماده باشِ کامل است
از زمین و آسمان گویا خدا ریزد کمک
در جهان، فریادها الله اكبر می شوند
یوسف زهرا بیا دل ها تو را خواهد کمک
خیز ای امّت ره اسلامیان هم عهدی است
انتقام فاطمه دستور کار مهدی است
***
شاعر : محمود ژولیده
- یکشنبه
- 24
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 4:46
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه