نشسته خاك سر دل ، هوا گرفته شده
به عرش مجلس سوگ و عزا گرفته شده
گلی ز گلشن زهرا دوباره پرپر شد
شبیه حال علی حال ما گرفته شده
تنی به حجره ی خاکی کبود افتاده
تنی که تاب از آن با بلا گرفته شده
به گوشه ی جگرش زهر جای خوش کرده
اگر که طاقت از این دست و پا گرفته شده
توان نمانده كه لب را به روی لب بزند
که جان ز پیکر ابن الرضا گرفته شده
میان هلهله حتی کنیز ها گریند
که خنده از لب آقای ما گرفته شده
صدای آه هم از این گلو نمی آید
از این دهان شکسته نوا گرفته شده
ز زخم های سر و صورتش نمایان است
سرش به گوشه ی دیوار ها گرفته شده
تنش سه روز و سه شب زیر تابش خورشید.
دوباره روضه ای از کربلا گرفته شده
شاعر : رضا رسول زاده
- دوشنبه
- 25
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 15:24
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا رسول زاده
ارسال دیدگاه