• دوشنبه 3 دی 03


شعر کربلا و روز عاشورا -( ز بس که نیزه نشسته به جسم پرپر تو )

3312
3

ز بس که نیزه نشسته به جسم پرپر تو
ورق ورق شده در قتلگاه دفتر تو
چقدر نیزه شکسته کنارت افتاده
چقدر تیر فرو رفته بین پیکر تو
هنوز از گلویت خون تازه می آید
هنوز  بر سر نی جاری است کوثر تو
سر شکسته عباس آب آور را
نشانده اند سر نیزه ای برابر تو
چقدر لطمه زده روی گونه اش امروز
نمانده سوی نگاهی به چشم خواهر تو
زدند بر رخ ماه تو هیجده ضربه
که نیست نقطه سالم به صورت و سر تو
غروب گوشه گودال روضه می خواند
برای این همه زخم تن تو مادر تو

شاعر : محمدرضا شمس

  • چهارشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران