غنجه اي از باغ ولائي
علي اصغر (2)
در دو عالم اميد مائي
علي اصغر
غنچه ناز حسيني
محرم راز حسيني
همره رقيه،اصغر
يار جانباز حسيني
گل باغ مصطفايي
هستي آل عبايي
در دو عالم علي اصغر
همي اميد مايي
گرچه پست و بي بهايم
من به در گاهت گدايم
به دلم مهر ولايت
نام تو شور و نوايم
جان من شد فدايت
به فداي غصه هايت
دعوتم كن كه بيايم
علي جان به كربلايت
گرچه بي مايه پستم
دل زغير تو گسستم
بجون رقيه،اصغر
همه عمر عاشقت هستم
شده ام اصغر گدايت
به دلم شور نوايت
با محبت به قلبم
داده اي نور ولايت
تويي شمع محفل من
همه عمر و حاصل من
با محبت تو اصغر
شد عجين آب گل من
مستم از مي سبويت
شد بهشت شيعه كويت
اي پناه عالم امشب
دست من بود بسويت
دل من پش حسينه
ياد سوز زينبيه
با نگاه تو علي جان
توي بين الحرمينه
دردمو امشب دوا كن
حاجت من روا كن
با اون امضاي قشنگت
زائر كربوبلا كن
اي گل حسين زهرا
اي اميد هستي ما
دست ما بگير علي جان
اين جهان و روز عقبا
تو اميد حيدر هستي
تو گلاب كوثر هستي
همره محسن زهرا
تو شفيع محشر هستي
من به عشق تو اسيرم
تويي يا علي اميرم
آرزومه لحظه مرگ
يا حسين بگم بميرم
شاعر:يعقوبيان
- شنبه
- 14
- آبان
- 1390
- ساعت
- 13:34
- نوشته شده توسط
- سید حامد فیض
ارسال دیدگاه