عمه جون دستم رها كن، دل من آروم نداره
عموجونم تك و تنهاست ، بارون اشكم مي باره
عمه بكن به من نگاه – خواهش دارم با اشك و آه – بزار برم به قتلگاه – واويلا
ببين عمو تنها شده – در قتلگه غوغا شده – چشم براهم بابا شده – واويلا
واويلا عموحسين عمو حسين
زغم تو اي عمو جان ، دل غمين و بي پناهم
شده اي عزيز زهرا ، آغوش تو قتلگاهم
منم يتيم مجتبا - در راه تو شدم فدا – دستم شده از تن جدا – عموجان
دارم به سر هواي تو - جونم شده فداي تو – منم مثل سقاي تو - عمو جان
واويلا عموحسين عمو حسين
شاعر : رضا رسولی
- سه شنبه
- 14
- آبان
- 1392
- ساعت
- 4:43
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا رسولی
ارسال دیدگاه