صدای آهتو شنیدم من
ازخیمه تا میدان دویدم من
تو را به روی خاک دیدم من
عمو حسین جان
با دیدنت عمه پریشان شد
در موج خون رخ تو پنهان شد
سپیدی سینه ت نمایان شد
عمو حسین جان
یه جور به قلبت حرمله تیر زد
که از سینه بیرون نمی اومد
******
یه صحنه ای عمو منو پیر کرد
تا به ابد منو زمین گیر کرد
تیری میان دهنت گیر کرد
عموحسین جان
بوسه زنم به دست و پای تو
من آمدم شوم فدای تو
سپر کنم دستم برای تو
عمو حسین جان
ببین که در راه تو ای جانان
دستم به مویی شده آویزان
******
شائق
- چهارشنبه
- 14
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 21:27
- نوشته شده توسط
- میرکمال
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه