خيمه ها پر از تلاطم ، همه چشم براه سقا
بچه ها با ديده تر ، مي خونن انا فتحنا
مادري با سوز و نوا – مي گه با غصه اي خدا – امون ز دشت كربلا - واويلا
خيمه ديگه آب نداره – غنچه ي من خواب نداره – از تشنگي تاب نداره - واويلا
لالايي بخواب علي اصغرم
بخواب آروم عزيز من ، چرا انقده بي تابي
علي اصغر پسرمن ، ميدونم تشنه ي آبي
انقده دست و پانزن – شدي هلاك عزيز من – جونی نداری تو به تن - علی جان
دل مادر رو نسوزون – شدي عزيزم نيمه جون – دور لبات نزن زبون - علی جان
لالايي بخواب علي اصغرم
شاعر : رضا رسولی
- سه شنبه
- 14
- آبان
- 1392
- ساعت
- 4:46
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا رسولی
ارسال دیدگاه