چه ماهی از خیمه جدا شد ، چه شیری از بیشه رها شد
عجب شوری در خیمه ها شد ، واویلا
سر لفش دست نسیم است ، زنسل آقای کریم است
چه نازی در اشک یتیم است ، واویلا
واویلا ، کجایی حسن رزم قاسم بینی
ز خشکی لبها تو بوسه چینی ، کنارش نشینی
کشیده شمشیر پور یل جمل
گرفته عباس مه پاره ای بغل
شده شهادت اهلا من العسل
یابن الزهرا لبیک یاحسین
******
دعا کن ای نجمه برایش ، تجلی کرده نعره هایش
به صحرا پیچیده صدایش ، حسن جان
رجز می خواند بین لشگر ، ز سمت خیمه آل حیدر
همه گویند الله اکبر ، حسن جان
یا حیدر ، قلندر شده با دمه جاء الحق
به یک قمزه گردن زده از ارزق ، هو الهو هو الحق
نام حسن شد زنده در این زمین
زخیمه سقا زد نعره آفرین
حسن بیا و شیر نرت ببین
یابن الزهرا لبیک یاحسین
******
ولی عمر شادی سر آمد ، صدای فریادی در آمد
عمو باچشمان تر آمد ، واویلا
عجب تصویری پیش رو بود ، عجب قاتل بی آبرو بود
سر گیسو دست عدو بود ، واویلا
واویلا ، به خاک بلا حج او کامل شد
قد و قامتش چون ابوفاضل شد ، چه خونی به دل شد
به سینه آه ممتد کشیده است
زیر لگدها او قد کشیده است
نفس چو مادر چه بد کشیده است
یابن الزهرا لبیک یاحسین
شاعر : قاسم نعمتی
- چهارشنبه
- 15
- آبان
- 1392
- ساعت
- 5:58
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
قاسم نعمتی
ارسال دیدگاه