• دوشنبه 3 دی 03


شعر روز عاشورا -( زني ز خيمه دوان بود و...، آه! مي كشتند )

1985
2

زني ز خيمه دوان بود و...، آه! مي كشتند
ميـان آن هـمه ،  در قتلگاه مي كشتند
 به ياد حضرت خاتم كه بوسه مي زد  بر
گلوي خشك تو، از بوسه گاه مي كشتند
 تـو آفـتاب تمامي كه مانـده اي تـنها
تو را كه پيش دو دستان ماه مي كشتند!
 و مشك تشنه ي لب هاي آيه خوانت بود
همان زمان كه تو را بي سپاه مي كشتند
 مگر دوباره به تقويم كوفه قربان بود
كه آيه آيه تو را بين راه  مي كشتند؟
 هنوز وقت غروب آسمان در اين فكر است
تو را براي كدامين گناه مي كشتند !

  • پنج شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران