• دوشنبه 3 دی 03


شعر شهادت امام حسین(ع) -( مویش به باد عشق وزیدن گرفته بود )

1625
1

 مویش به باد عشق وزیدن گرفته بود
 زینب هوای آه کشیدن گرفته بود
 یک دختر سه ساله طناز و با وقار..
 بر لب گلی به نیت چیدن گرفته بود
 اشکی به چشم و بغض به حلقوم و پا به گل..
 دستی به گوش بر نشنیدن گرفته بود
 اشکش چکید مادر خسته به یاد طفل..
 (یادش بخیر... حس مکیدن گرفته بود...}
 سقا نخواست دست و لب و مشک و چشم و فرق..
 کفاره به آب رسیدن گرفته بود
 رأسی به نیزه.. چو خورشید در سماع..
 با نیزه دار پای دویدن گرفته بود
 الله اکبر از آن مرد و گرد و خاک..
 ـ هایی که نای دیده و دیدن گرفته بود .. :
 از سوی قوم هرزه زبان زبون وُرا ..
 خیلی ز زخم.. قصد رسیدن گرفته بود
 زینب هلال و ماه هلال و سپه هلال
 راوی هلال و هول بریدن گرفته بود
نیزه حلال و تیغ حلال و سنان حلال
 ذبحِ حلال حال تپیدن گرفته بود
 مَحکم مباح و حُکم مباح و حَکَم مباح
 خون مباح سرخ و.. جهیدن گرفته بود
 ضجه حرام و اشک حرام و بکا حرام
 بوسه حرام و قلب دریدن گرفته بود
 اسب حسین جای شتر نحر شد به نهر
تصمیم «اَلظلیمه کشیدن» گرفته بود

شاعر : صمصام علوی

  • شنبه
  • 9
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 6:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران