• یکشنبه 4 آذر 03

 رضا رسول زاده

شعر شهادت امام حسن عسگری(ع) -( شانه به درد زلف پریشان من نخورد )

3396
3

شانه به درد زلف پریشان من نخورد
مرهم به درد زخم گریبان من نخورد
از زهر معتمد که دو سه جرعه خورده ام
یک قطره هم نماند که از جان من نخورد
از تب سفید و زرد ز ضعف و کبود زهر
رنگی به غیر سرخ به دامان من نخورد
تاریک بس که بود شکنجه سرای من
راه ستاره نیز به زندان من نخورد
شش سال در اسارت اگر عمر من گذشت
بر خواهر اسیر که چشمان من نخورد
در شعله ای که چادر این همسرم نسوخت
یا تازیانه بر تن طفلان من نخورد
دندان من ز لرزه بر این کاسه آب خورد
چوبی دگر به گوشه ی دندان من نخورد

شاعر : رضا رسول زاده

  • چهارشنبه
  • 18
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 11:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران