• سه شنبه 15 آبان 03


غزل امام زمان(عج) -( تا میان قصه های بغض دار ،صحبت از حوالی ظهور شد )

1472

 تا میان قصه های بغض دار ،صحبت از حوالی ظهور شد
صفحه صفحه ی کتاب انتظار، با سرشک ندبه ام نمور شد
آسمان ابری غزل ببار، ای پیام دار روشنی بتاب
زیر برق دشنه ی کبود جغد، آفتاب رفته رفته کور شد
عقل سنگ جهل را به سینه زد، عشق هر چه رشته بود پنبه شد
باز هم خدایگان عقل وعشق، تکّه سنگ های بی شعور شد
سامری الهه ی فریب ساخت،  گندم آفرید و باغ سیب ساخت
روی نعش آدمی صلیب ساخت، آدم از تبار خویش دور شد
ابتدای مقدم بهاریت، انتهای عصر جاهلیت ست
پس بیا که دختران آرزو، زنده زنده از غمت به گور شد

 

  • چهارشنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 6:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران