• دوشنبه 3 دی 03


غزل امام رضا(ع) -( شوقی که قرض کرده ام از پای «سندباد» )

2127
2

 شوقی که قرض کرده ام از پای «سندباد»
یک شب درست در کفِ صحنِ تو ایستاد
با آه نذر می کنم آیینه ام شوی
اسفند دود می کنم امشب برای باد
تا صبح گریه کردم و قلبم جلا نیافت
باران کفافِ تشنگیِ برکه را نداد
آیا برای سوختن آماده می شوم؟
بال وپرم تَرست و تبم رو به ازدیاد
دف می زنند پنجره ها در برابرم
نامت شنیده می شود از برقِ «بامداد»
آن سو دلی به حاجتِ دل خواهِ خود رسید
این سو خیالِ سبزِ تو یک پَر به جا نهاد
هر شب کنارِ درکِ تو از شرم مُرده ام
اما همین که با توام، این مرگ «زنده باد»!
 

  • چهارشنبه
  • 28
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 6:3
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



محمدرضا فروغی

دوبیتی
دل تنهایی من از خداشه/که نذر مهربونی رضاشه
به لطفش یک نظر امشب الهی/الهی هر چی قفل بسته واشه.

پنج شنبه 4 اردیبهشت 1393ساعت : 10:12

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران