همین که پهلوی او گاه گاه می گیرد
نفس به سینه این پابه ماه می گیرد
هنوز بستز خود را عوض نکرده علی
بلند می شود و راه چاه می گیرد
سزش که خورده به در نور دیده اش کم شد
حسین را به حسن اشتباه می گیرد
مریض خانه اگر لب به آب و نان نزند
پس از سه ماه وزن کاه می گیرد
مریض خانه اگر سیلی از کسی بخورد
سریع صورت او را سیاه می گیرد
هنوز هم که هنوز است با همین حالش
علی به چادر زهرا پناه م گیرد
کسی نگفت که این تازیانه در کوچه
به بازو یش به کدامین گناه می گیرد
چه آمده به سر چشمهای زهرا که
ز چشمهای علی هم نگاه می گیزد
هنوز نام علی را به پیش او ببری
ترنم روحی فداه می گیرد
خدا بخیر کند درد آمده به برش
همین که پهلوی او گاه گاه می گیرد
شاعر : سید پوریا هاشمی
- چهارشنبه
- 6
- فروردین
- 1393
- ساعت
- 7:35
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سید پوریا هاشمی
ارسال دیدگاه