• دوشنبه 3 دی 03

 مهدی نظری

شعر بستر شهادت حضرت زهرا(س) -( خمیده تر شده ای بسکه درد بسیار است )

5790
5

خمیده تر شده ای بسکه درد بسیار است
نرو بمان که امامت غریب و بی یار است
دوباره دور و بر خانه دیدمش امروز
هنوز قنفذ بی شرم فکر آزار است
میان کوچه تو را پیش من کتک می زد
یکی نگفت نزن، فاطمه عزادار است!
ز بسکه پلک پر از گریه ات ورم کرده
مرددم که به خواب است یا نه بیدار است
سه چارمرتبه امروز بر زمین خوردی
عزیز جان علی چشم تو مگر تار است؟
بیا به جان حسینت زیاد گریه نکن
که خوب نیست برای کسی که بیمار است
ز حال رفته حسن در حیاط افتاده
هنوز لکه خونت به روی دیوار است
دلیل لاغری ات را چه زود فهمیدم
بدون شک همه اش کار نیش مسمار است
بهار خانۀ حیدر چرا چنین شده ای
خودت خزانی و پیراهن تو گلزار است
برو که محسن درخون نشسته آنطرف است
برو که رفتنت انگار بهترین کار است

 

شاعر : مهدی نظری

  • پنج شنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 11:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران