از جلوۀ جمال تو باران درست شد
از خشم تو، جلال تو، طوفان درست شد
ته مانده گِل تو شده ابتدای من ...
از خاک تو حقیقتِ انسان درست شد
ما جمله نیست ها و عدم ها و سایه ها ...
روح تو تا دمید به تن، جان درست شد
وقتی نقاب از رخ تو بر کنار شد ...
صد ها هزار واله و حیران درست شد
حتی رسالت نبوی بی تو ناقص است
روز غدیر معنی ایمان درست شد
عشق تو آتش است، من آتش پرست عشق
از شعله های عشق تو سلمان درست شد
تو مهربان ترین پدر امتی و با ...
نان پختن تو وضع یتیمان درست شد
تاریخ شاهد است وقت گرفتاری رسول
کار نشد به ذکر علی جان درست شد
یک قطره از وضوی تو تا بر زمین چکید
مُشک و گلاب قمصر کاشان درست شد
عرش خدا که روی زمین جلوه ای نداشت
تا در نجف برای تو ایوان درست شد
با حب و عشق و مهر به اولاد بوتراب
خاک تمام مردم ایران درست شد
شاعر : حسین ایزدی
- چهارشنبه
- 24
- اردیبهشت
- 1393
- ساعت
- 4:44
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حسین ایزدی
ارسال دیدگاه